سرکار خانم دکتر مریم جلالی در ضمن نقد پویانمایی کورالاین و بحث درباره آن، اشارتی کردند به یکی دو نسخه از پویانماییهای موسی که شخصیت فرعون در یکی از آنها برادر موسی است و غرق میشود و در دومی [پدر موسی است] و غرق نمیشود.
ایشان فرمودند: من با بازآفرینی موافقم و تأکید کردند که برخی از محققان نام این کار را بازنگری گذاشتهاند؛ یعنی پایان دادن به قصه بر اساس نگاه نویسنده و کارگردان [1].
اگر موضوع سخن داستان تاریخی باشد (نه داستان تخیلی)، مورخان و تاریخپژوهان چنین تغییری را تحریف مینامند و اینجاست که نزاع درازآهنگ داستانی کردن تاریخ یا تاریخگزاری در قالب داستان میان هنرمندان و مورخان تداعی میشود.
از سویی ضرورت درامنویسی دست نویسنده را به سو و سود چنین تغییراتی میچرخاند و از سوی دیگر، روایت تاریخی دست ناقد را به چسباندن برچسب تحریف بر اثر او میگشاید. نزاع بر سر ذوق و خلوص یا به تعبیر دیگر، بر سر جذابیت و حقیقت است.
جنگ قصاصان (داستانپردازان و قصهسرایان) و محدثان در سنت اسلامی، به چنین دوراهی دشواری میرسید و تا امروز نمایندگان هر دو گروه، هنوز بر موضع خود پای میفشارند و قلم میجنبانند.
چه باید کرد؟ سرنوشت فرعون معاصر خروج موسی، هم در تورات هم در قرآن، غرق شدن است. آیا این پایان ناخوش را میتوان خوش نمایاند؟ جذابیت یا حقیقت، مسئله این است و بهویژه درباره داستانهای کتب مقدسه، از هیچ کدام به سود دیگری نمیتوان و نمیباید کوتاه آمد.
شاید راهکار جمع میان هر دو، «بازنمایی رخدادهای ممکن» باشد؛ یعنی روایتهای متعدد و متنوعی از خط روایی اصلی که نشان دست بردن نویسنده بر آنها نمایان است و افزون بر تحفظ بر رویکرد پرهیزکارانه، محافظهکارانه و خلوصجویانه مورخان، زمینهای برای درنگ بیننده و جابهجایی وقایع داستان در عالم خیال او فراهم میکند و او از این طریق درمییابد که رویدادها، جور دیگری نیز میتوانستند باشند، اما نبودهاند. شاید بازنگری از دید مورخان و محدثان خلوصخواه، مطعون باشد و به تحریف بیانجامد، اما بازنمایی از اتهام تحریف تبرئه میشود؛ زیرا مدعی تاریخی کردن روایت شخصی نیست، بلکه داعی به شنیدن و دیدن و خواندن روایات ممکنه است.
پانوشت
1. www.instagram.com/tv/CIqdwhbJNKB/?igshid=5mumt90bhx10